سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرگ غمانگیز پسر نوجوان در سقوط تیردروازه

ساعت 23 و 50 دقیقه شامگاه جمعه، 11 اردیبهشت ماه کارکنان بیمارستان لقمان حکیم مأموران پلیس را از مرگ مشکوک پسر 12 ساله‌ای به نام فراز باخبر کردند. وقتی مأموران کلانتری 108 نواب در محل حاضر شدند متوجه شدند 40 دقیقه قبل، پیکر خونین فراز به بیمارستان منتقل شده است و تلاش پزشکان برای نجات جان کودک ثمری نداشته است.

به گزارش جوان، پس از حضور قاضی سعید احمد بیگی، بازپرس ویژه قتل و انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات نشان داد فراز شب حادثه همراه دوستانش در زمین فوتبال در نزدیکی خانه‌شان در انتهای خیابان مالک اشتر در حال بازی فوتبال بوده است که ناگهان تیر دروازه روی سر فراز سقوط می‌کند. بررسی‌های بعدی نشان داد تیر دروازه که آهن سنگین توخالی بوده و با بتون غیر استاندارد پرشده بود به زمین اتصال نداشته و معلق بوده به طوری که با کوچک‌ترین ضربه امکان سقوط آن وجود داشته است.

در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت، پزشکی قانونی علت فوت را وارد شدن ضربه سخت به جمجمه و ضربه وسیع مغزی اعلام کرد.

اعلام شکایت از سوی پدر کودک

همزمان با ادامه تحقیقات، پدر فراز با حضور در دادسرای، از ناحیه 2 شهرداری منطقه 10 تهران به خاطر سهل انگاری در نصب دروازه و غیر استاندارد بودن که منجر به مرگ کودکش شده بود، اعلام شکایت کرد. پس از تحقیقات لازم، به دستور قاضی سعید احمدبیگی، پرونده با صدور قرار عدم صلاحیت، برای رسیدگی به دادسرای ناحیه 7 فرستاده شد.

حرف‌های پدر فراز

پدر فراز درباره حادثه مرگ پسرش به خبرنگار ما گفت: من یک کارگر ساده باربری هستم. 20 سال است که در تهران کارگری می‌کنم تا اینکه سه سال قبل خانه‌ای در خیابان مالک اشتر اجاره کردم و همسر و سه فرزندم را به تهران آوردم تا به مدرسه بروند و مثل من یک کارگر ساده نشوند. دخترم شش ساله و کلاس اول ابتدایی است، فراز هم چهارم ابتدایی بود و برادر بزرگش هم سال ششم ابتدایی است. فراز شب میلاد حضرت علی (ع) برای شرکت در مراسم جشن به مسجد زینبیه در نزدیکی خانه‌مان رفت.

بعد از پایان جشن با تعدادی از دوستانش به زمین فوتبالی که در آن نزدیکی است، رفته بودند و فوتبال بازی می‌کردند که به من خبر دادند پسرم هنگام بازی زخمی شده است. من بلافاصله به داخل زمین فوتبال رفتم. تیرک دروازه‌ که آهن سنگینی بود روی سر پسرم افتاده بود و از دهان و سرش خون می‌آمد. مانند چوبی خشک شدم و توان هیچ حرکتی نداشتم. پسرم آخرین نفس‌هایش را می‌کشید. تا اینکه آمبولانس رسید و پسرم را به بیمارستان بردیم اما خیلی طول نکشید که پسرم فوت شد. صبح روز بعد، روز پدر بود و بیمارستان روز پدر جسد کفن پیچ پسرم را به من هدیه داد. تصمیم گرفتم که پسرم را به روستای خودمان در شهرستان کوهدشت ببرم و آنجا به خاک بسپارم و همین کار را کردم.

سابقه حادثه در زمین فوتبال شهری

وی درباره زمین فوتبال هم گفت: زمین فوتبالی که شهرداری ‌برای بازی بچه‌های محل آماده کرده، حدود 200 متر است. این زمین به خاطر وسعت کمش باید زمین فوتبال گل کوچک باشد اما نمی‌دانم که کارشناس شهرداری چطور اجازه داده در این زمین کوچک تیر‌های بدون مهار دروازه بزرگ نصب شود. آنها چند تا میله آهنی تو خالی را با بتون پر کرده‌اند و بدون ‌مهار،‌ در آن محل رها کرده‌اند به طوری که به خاطر سنگینی آنها با کوچک‌ترین ضربه‌ سقوط می‌کند.

وی ادامه داد: در این زمین فوتبال هر روز تعداد زیادی از بچه‌های محل بازی می‌کنند که قبل از حادثه مرگبار، دروازه‌ آهنی برای دو پسر بچه دیگر هم حادثه‌ای رقم زده بود که یکی از آنها پاهایش شکسته و الان پلاتین دارد و یک پسر بچه دیگر هم فک و دندانش شکسته بود اما خانواده‌هایشان به خاطر عدم اطلاع از حق و حقوقشان شکایت نکرده بودند اما الان که من شکایت کرده‌ام، قصد شکایت دارند.

وی در پایان گفت: بعد از این حادثه مأموران پلیس هم گزارش کردند که دروازه فوتبال این زمین استاندارد نیست و به همین خاطر من از شهرداری ناحیه به خاطر سهل‌انگاری و نصب دروازه فوتبال غیر استاندارد و رعایت نکردن اصول ایمنی که باعث مرگ پسرم شد، شکایت کردم. البته در حال حاضر این محل ایمن‌سازی شده در صورتی که این موضوع می‌توانست قبل از حادثه اتفاق بیفتد.